اقتصاد نيوز: علاوه بر طلا و دلار كه همواره در كشورهاي در حال توسعه مورد استقبال قرار دارند، شايد مطمئنترين و پربازدهترين سرمايهگذاري در كشور ما، سرمايهگذاري در بازار مسكن باشد. زماني كه اين بازار در رونق بود سازندگان و مالكان زمينها و منازل مسكوني سودهاي كلان چند برابري از ساختوساز كسب ميكردند.
به گزارش اقتصادنيوز؛ هر فرد در طول دوران زندگي خود همواره براي زندگي بهتر در آينده يا مقابله با حوادث پيشبيني نشده، بخشي از درآمد فعلي خود را مصرف نميكند. به اين بخش از درآمد كه مصرف آن به آينده موكول ميشود، پسانداز گفته ميشود. اما اقتصاد براي پساندازها نيز طرح و برنامهاي دارد تا هم پساندازكنندگان در آينده متضرر نشوند و هم منابع اندوخته شده در اقتصاد كشور بهكار گرفته شود. حالتي كه در آن از پسانداز شما در فعاليتي استفاده ميشود و از درآمد حاصل از آن، ميزاني به شما پرداخت ميشود، سرمايهگذاري گفته ميشود. به بيان ديگر اصولا اقتصاد سيستم خود را بهگونهاي طراحي كرده كه همواره پساندازهاي كل افراد معادل سرمايهگذاري كل آنها در اقتصاد است.
پربازدهترين سرمايهگذاري در شركت هاي سرمايه گذاري در مسكن
معمولترين نوع پسانداز يا سرمايهگذاري سپرده كردن پول در بانك است. اين سادهترين نوع سرمايهگذاري است كه ريسك آن نيز در حد بسيار پاييني است. خيلي ساده شما پول خود را در حسابي خاص كه داراي سود و مزاياي مشخص است سپرده ميكنيد و در پايان قرارداد (مثلا يك سال) به آنچه منتظرش بوديد، خواهيد رسيد. اما گونههاي ديگري از سرمايهگذاري وجود دارد كه شايد در شبكههاي اجتماعي بارها تبليغاتي درباره آن ديده باشيد، اما بهدليل سهم كم آنها در سبد دارايي خانوارهاي ايراني تاكنون پسانداز خود را در آنها سرمايهگذاري نكرده باشيد. بازار سهام گونهاي از سرمايهگذاري است كه با خريد سهمي از يك شركت سرمايه گذاري در مسكن خاص، شما به يكي از مالكان جزء آن تبديل ميشويد و در صورت سوددهي شركت در پايان دوره مالي كه معمولا يكسال است شما نيز در سود آن سهيم خواهيد شد.
سهم كم بازار سهام در سبد دارايي كشور معلول فاكتورهاي زيادي است كه شايد مهمترين آن محدود بودن صنايع كشور، ارتباط كم بازار سهام با بازارهاي جهاني و پويايي پايين اين بازار است كه از بازده مورد انتظار و جذابيت آن كاسته و بخش كمي از پسانداز مردم را به خود جذب ميكند. برخي اوقات نيز اوراق مشاركت توسط دولت منتشر ميشود كه در بيان ساده دولت براي انجام طرحها و پروژههاي خود نيازمند سرمايهگذاري مردم است. تحت اين شرايط شما اوراق مشاركت را از بانك خريداري كرده و در پايان اجراي طرح، سودي برابر آنچه روي اوراق نوشته شده است، دريافت خواهيد كرد. اين نوع سرمايهگذاري نيز در كشور مقطعي بوده و بهرغم اينكه در بسياري مواقع سود مناسبي ارائه ميدهد، اما نميتواند جرياني پيوسته براي سرمايهگذاري را در اقتصاد كشور شكل دهد.
در اقتصادهاي پيشرفته گونه جذابتري براي سرمايهگذاري نيز وجود دارد كه بازار اوراق قرضه نام دارد. هر شركت با توجه به نياز خود نوعي برگ قرض با سودي مشخص يا شناور كه ممكن است در طول زمان تغيير كند، منتشر ميكند و مردم با خريد اين اوراق پول خود را به شركت قرض داده و در پايان دوره بسته به موفقيت يا عدم موفقيت شركت ميزاني سود نصيبشان ميشود. از جمله عواملي كه موجب پويايي اين بازار ميشود امكان خريد و فروش اوراق قرضه بين مردم است. بهديگر بيان شما ميتوانيد ورقهاي قرض يك شركت را با اوراق قرضه شركت ديگر مبادله كنيد. در پايان دوره هر كسي كه اوراق قرضه در دستان اوست، طرف طلبكار شركت خواهد بود.
اگرچه در اقتصادهاي بزرگ و پيشرفته حجم قابلتوجهي از سرمايهگذاري روانه بازار سهام يا اوراق قرضه ميشود، اما در كشورهاي در حال توسعه كه از فقدان بخش صنعتي بزرگ و پويا در اقتصاد رنج ميبرند، وجوه سرازير شده به بازار سهام ناچيز بوده و در برخي موارد مثل كشور ما براساس قانون بانكداري غيرربوي وجود بازار اوراق قرضه نيز منتفي است. در اين ميان بانكها يگانه منبع قابلاتكا براي سرمايهگذاري مردم خواهند بود. اما اگر سود بانكي كاهش يابد يا ميزان تورم بيش از سود بانكي باشد چه اتفاقي ميافتد؟ وقتي سود بانكي كم باشد و تورم نيز دائما در حال نوسان بوده و گاهي بالاتر از سود بانكي نيز باشد؛ به اين معني است كه اگر پول خود را در بانك سپرده كنيد نهتنها سود نميكنيد حتي متضرر نيز ميشويد. تبديل پول به طلا در حقيقت محافظت از پول در مقابل تورم است.
همچنين بخوانيد : نكات مهم سرمايه گذاري در طلا
هر اتفاقي كه بيفتد طلا كالايي است كه در سراسر دنيا قابل مبادله است و تجربه نشان داده در شرايط تورمي قيمت اين كالا نيز افزايش مييابد. دلار نيز يكي از راههاي كسب درآمد از پسانداز است كه شايد بتواند در مقاطعي از زمان سود مناسبي براي صاحبان آن به ارمغان آورد. دلار ارزي بينالمللي است كه هميشه تقاضا براي آن وجود دارد. حتما شما نيز مشاهده كردهايد در زماني كه قيمت دلار در حال افزايش است چه صفهاي طولاني جلوي برخي بانكها و صرافيها تشكيل ميشود. اما شايد مطمئنترين و پربازدهترين سرمايهگذاري در كشور، سرمايهگذاري در بازار مسكن باشد. زماني كه اين بازار در رونق بود سازندگان و مالكان زمينها و منازل مسكوني سودهاي كلان چند برابري از ساختوساز كسب ميكردند. در حال حاضر وضعيت چگونه است؟ شايد شما بگوييد ديگر اكنون بازار مسكن رونقي ندارد و سرمايهگذاري در آن حتي ضرر هم دارد يا بسياري را ميشناسم كه ميلياردها تومان سرمايه آنها در بازار مسكن خوابيده و مشتري براي آن وجود ندارد.
اما از يك منظر همچنان مسكن پربازدهترين و مطمئنترين سرمايهگذاري است. حتما ميدانيد قيمت مسكن همواره با افزايش تورم بالا ميرود. زماني كه مردم قدرت خريد مناسبي داشتند اين افزايش قيمت در مقابل توان خريد متقاضيان قرار ميگرفت و خريد و فروش مسكن در سطح بالايي انجام ميشد و ظرف مدت يكي دو سال، سرمايه فعالان بازار مسكن چندين برابر ميشد. در شرايط فعلي قدرت خريد مردم كاهش يافته و مردم توانايي خريد مسكن را ندارند اين امر به مثابه كاهش تقاضا در بازار مسكن براي خريد است. توجه داشته باشيد مردم فعلا نميتوانند مسكن خريداري كنند اما آيا ميتوانند بدون مسكن زندگي كنند؟ پاسخ مشخص است، وقتي نميتوانند از پس هزينه خريد مسكن برآيند، بالطبع ناگزيرند مسكني براي خود رهن و اجاره كنند. بنابراين اگر ريسك بازار طلا و نوسانات قيمتي اين كالا و دلار، همچنين سود پايين بانكي را بخواهيم با درآمد ماهانه و سالانه مسكن مقايسه كنيم، ميتوان گفت بازار رهن و اجاره مسكن پربازدهترين و باثباتترين بازار براي سرمايهگذاري بوده كه سالهاي طولاني قانون صدي سه، بر آن حاكم است.مرتضي زارع/ پژوهشگر اقتصادي